سلام... خوب شروع كردين . با ياد علي و فرزند علي. به فال نيك ميگيريم و حضورتون رو در اين جمع به نوبه خودم تبريك ميگم .....
مرا آزاد كن از خويش اى دوست
مرا پيوند دِه با خويش اى دوست
همه رفتند و پيوستند با تو
ميافزا هجر را زين بيش اى دوست
تو مى دانى كه از ديدار ايشان
شدم خسته، شدم دل ريش اى دوست
شب و روزم همى بينم خسان را
كه همت كرده اند بر نيش اى دوست
دو چشمم همچو جيحونند از اشك
تو رحمى كن براين درويش اى دوست
سبويم را از آن مِى كن تو لبريز
كه مِى دادى مرا زين پيش اى دوست
دلم آزرده شد زين بند و زندان
مرا آزاد كن از خويش اى دوست